محمد ناصر حق خواه | شهرآرانیوز؛ فیلم سازی مستند هم دقیقا مثل فیلمها و سریالهای داستانی پر از نظرات مختلف و گاه متضاد است، از فرم و ساختمان فیلم تا روایت و محتوا. اما از آنجا که آدمها در یک سنت تاریخی دوست دارند بیش از هر چیز داستان را دنبال کنند و موضوعی غریب آنان را پای صفحه یا پرده میخ کوب کند، حواشی و بحثها درباره سینمای داستانی همیشه پر رنگ و لعابتر است.
چهرههای سرشناس، داستانهای پرکشش و حواشی بیرونی آدمها حالا اگر همه کیفیتهای درونی فیلم و سریالهای داستانی را در یک فیلم مستند بگنجانیم، بی شک یکی دو پله از سینمای داستانی جلوتر خواهیم بود؛ زیرا یک برگ برنده به عنوان واقعیت در اختیار داریم، برگ برندهای که همه معادلات جذب مخاطب را به هم میریزد. حالا فکر کنید داستان یک زن میان سال را که زندگی عادی اش را میگذراند، اما درواقع قاتلی سریالی است و مثل جذابترین فیلمهای هالیودی چندین و چند قتل پشت سر هم به شیوههای یکسان با مقتولانی در میانگین سنی یکسان انجام داده است در قالب یک مستند اجتماعی بببینم. عجیب و هیجان انگیز نیست؟
همه این چند جمله آخر و این شرح هیجان انگیز، سوژه مستند مهین بود؛ داستان اولین قاتل زنجیرهای زن ایرانی. مستند از منظر سوژه بی نظیر است و ساختار مستند هم تلفیقی سه گانه است. اولی فیلمهای بازسازی شده از قتلهای مهین با کیفیتی نه چندان بالا و خام دستانه؛ دومی مصاحبه با کارآگاهان پلیس و افرادی که مهین را میشناختند و البته برگ برنده سوم مصاحبههای واقعی مهین و فیلمهای از گفت و گوی او با افراد مختلف؛ زنی غریب که گاهی آرام و شوخ طبع و ساده است، گاهی پیچیده است و پر از دردی عمیق، گاهی حرفهای سنتی میزند و گاهی مثل داستان نوشیدن یک لیوان آب از جزئیات قتل افراد میگوید.
این مستند را همین بخش سوم، یعنی فیلمهای واقعی این زن، نجات داده است. درست همان طور که مستند قاتل زنجیرهای مشهدی، سعید حنایی، را صحبتهای واقعی نجات داد. این قالب از مستندها که در ایران بسیار اندک و در دنیا با تعداد بالا و در گونههای مختلف ساخته میشود از ۲ منظر مختلف جای بحث دارند؛ یکی سرگرمی سازی و گذراندن چند ساعتی در یک دنیای دیگر و با داستان آدمهایی که اصلا شبیه ما نیستند و دومی بالا رفتن تجربه زیسته ما بدون اینکه مرتکب قتلی شویم یا قاتلی را از نزدیک ببینیم و بالا رفتن شناخت ما از درونیات انسانها و تصمیمهایی که ممکن است هر لحظه بگیرند و همه چیز را به هم بریزند.
پس هر چند بی شک از اتفاقات خشونت آمیز و مجرمانه این چنینی استقبال نمیکنیم، اما ساخت مستندهای این گونه یا فیلمهای جذاب داستانی درباره این موضوعات ملتهب یک حسن بزرگ علاوه بر سرگرمی سازی دارد؛ پرداختن به یک موضوع از جنبهای که بدون قصد شعار دادن و آموزش اخلاقی، یک زندگی را پیش روی ما به تصویر بکشد تا اگر جایی، کسی را در شرایطی شبیه به این وضعیت دیدیم یا خودمان در آن بودیم، بفهمیم و به جای ادامه دادن آن وضعیت، با تجربه زیسته به دست آمده، خود و اطرافیانمان را مدیریت کنیم. نباید یادمان برود قاتلها و مجرمان آدمهایی شبیه ما هستند.
البته که ساخت جذاب و پرداخت هنرمندانه چنین تأثیراتی را به وجود خواهد آورد و اگر نه، فیلمی مبتذل و دل خراش با خشونت فراوان خواهیم داشت.